رمضان آمد و من آمده ام

باز هم قید خودم را زده ام


راه گم کرده ترین بنده منم

پیش چشمان تو شرمنده منم


میزبانی و منم مهمانت

لقمه ای اشک بده از خانت


رمضان آمده با طعم دعا

سفره انداخته اند در همه جا


سر این خوان همه نوع آدم هست

شاه اگر هست گدایی هم هست


عمر یک سال جلوتر رفته

از خودم حوصله ام سرفته


یازده ماه گناه آلودم

من همانم که همیشه بودم


چشم، حقّ بدنم را خورده

هر کسی خواست دلم را برده


خو گرفته است به بن بست خودم

طاقتم طاق شد از دست خودم


سالها در تن خود گم شده ام

تاجر سفره ی گندم شده ام


لحظه هایم به تجارت رفته

از کفم این همه فرصت رفته


مددی من به خودم برگردم

جان بگیرم به تنم برگردم


روسیاهم خدایا چه کنم ؟

بی پناهم خدایا چه کنم؟


من بدم شاه ولی بد نکند

پشت در آمده را رد نکند


مهدی رحیمی


سایت ادبی شهید رابع استهبان آمده ,رمضان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خاطرات دانشجوی تهرانی در سمنان مسیحییت سرزمین تات ها mashhad.tourism.sights@gmail.com حورا دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. مارستان آداب و سنن لوله فولادی برق_گالوانیزه گرم02136057327