شاعرۀ اهل فلسطین که خود خواهر شهید است شعری را درباره کودکان سرزمینش سروده و در همایش "آسمان بچه‌ها" ارائه کرد که در زیر مشاهده می‌کنید:


چرا این کودکان به سمت گلوله‌های مقیم در تفنگ‌ها گام برمی‌دارند؟


چرا تفنگ‌ها در دست‌هایشان اقامت گزیده‌اند؟


کودکان فلسطینی خنده‌هایشان غایب است.


خنده‌هایشان به سفر رفته‌اند؛


به زادگاهشان که شاهد شادی‌های و سرگرمی‌هایشان بوده است؛


به‌ تاب‌هایی که روهایشان را به دور دست‌ها می‌برده


و باز آنان را به کنه شادی‌ها بازمی‌آورد.


اینک درد،


مقیم قلب من است و به خاطر کودکانی که ردای طفولیت را از تن گرفته‌اند،


کودکانی که شولای مردانه به تن سپرده‌اند


و خطوط چهر‌ه‌شان را دلاوری‌ها ترسیم می‌کند.


چشمان کودکان وطن من از معصومیت‌های کوچک، رویاهایی بزرگ می‌بافد.


در گستره‌ای تنگ که گرداگردش دیوار کشیده‌اند.


کودکانی که هنوز زبان دریا را نمی‌دانند اما سواری بر توسن موج را چرا.


کودکانی که آبهای شور آنان را به اعماق می‌کشد


اما دریا فریاد می‌زنند و از بردن کودکان به ژرفاها ابا دارند.


آیا خنده‌های کودکانه با فرو رفتن خورشید غروب خواهد کرد؟


آیا یاران از یاران جدا خواهند شد؟


اما این دخترک وطن من است؛


شکوفه‌ای بر شاخه ای سبز به نام فلسطین.


دستی کوچک به رنگ‌ها چنگ می‌زند.


در هوا رهایش می‌کند.


رنگ در آسمان قصه‌هابه پرواز درمی‌آید.


با رنگ، خطوطی برای چهره خود رسم می‌کند.


خنده‌ای معصومانه خاکستر زمینه را می‌روبد


و از دود باروت، پاکیزه می‌گرداند.


دست کودک به جست‌جوی بقایای یارانش می‌رود


شاید بتواند با رنگ‌هایش خروش شرارت آینده را شکست دهد.


کودکان غزه قصه‌های شاد می‌خوانند.


روز تولدمان را روی آسفالت خیابان‌هایمان نوشتیم.


قدم‌های خود را روی خیابان‌ها نقش زدیم.


ما می‌دویم و از باد جلوتر می‌زنیم.


از تپه‌ها فرش می‌سازیم.


غلت می‌زنیم.


خنده‌ها را بلندتر می‌کنیم تا هیاهویی در باد شوند،


تا رازهای ما را پنهان کنند. 



بُشرا اَبوشرار


سایت ادبی شهید رابع استهبان کودکان ,کودکانی ,می‌کند ,آسمان ,فلسطین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز تعمیرات سخت افزاری مدرسه شاد rahehall فول فوبیا :) پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان سایت جهان نما مقاله نویسی سایت فلزیاب ویت روید شیرین بانو